یک شنبه 29 خرداد 1390برچسب:, :: 10 بعد از ظهر ::  نويسنده : ستاره

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

فرزاد فرزین: آن‌ها کلاه بردار‌اند!

سوء استفاده از نام هنرمندان در شبکه‌های اجتماعی، به موسیقی پاپ هم کشیده شد

موسیقی ما - هنرمندان بسیاری هستند که از سوی مخالفانشان به عناوین مختلف مورد سوء استفاده قرار می‌گیرند و از نام و اعتبار آن‌ها در جهت منافعی خاص استفاده می‌شود. این قبیل سوء استفاده‌ها معمولا در فضای مجازی بیشتر و بیشتر است و همیشه درصد بالایی از مخاطبان چهره مورد نظر را نیز در بر می‌گیرد. ماجرای این سوءاستفاده‌ها هم معمولا از سایتهای شخصی یا به قولی fan club ‌هایی شروع می‌شود که به نام هنرمند مورد نظر، شروع به فعالیت و عضوگیری می‌نمایند.

در سالهای اخیر نیز با رشد قارچوار شبکه های اجتماعی موج سوء استفاده‌ها شکل جدید‌تر و به قولی به روز تری را به خود گرفته و تا حدی ماجرا بیخ پیدا کرده که هر روز شاهد تکذیبیه یکی از هنرمندان مبنی بر بی‌اطلاع بودناش از صفحاتی که به نام او ثبت شده، هستیم.

جدید‌ترین واکنش به این موج، از سوی فرزاد فرزین، خواننده پرطرفدار موسیقی پاپ انجام شده که ضمن تکذیب فعالیت‌اش در شبکه‌های اجتماعی، وجود هر گونه صفحه یا fan club در شبکه‌های اجتماعی را به شدت تکذیب کرد. این خواننده ضمن کلاه بردار خواندن صاحبان و گردانندگان این صفحات، گفت: «متاسفانه چند وقتی ست که برخی سود جویان با سوء استفاده از نام من اقدام به راه اندازی کلوپ هواداران و صفحه فیس بوک به نام من شده‌اند و با ترفندهای مختلف سعی در اخاذی و مطالبات مالی برای عضویت در این سایت‌ها شده‌اند. من از طریق شما اعلام می‌کنم که هیچ صفحه‌ای در این شبکه اجتماعی ندارم و هیچ صفحه طرفدارانی در این فضا متعلق به من نیست و کسانی که به اسم من اقدام به راه انداختن چنین صفحاتی کرده‌اند، کلاهبردارانی هستند که از این راه در پی رسیدن به مقاصد خودشان هستند.»

این خواننده پس از اجرای موفق‌اش در تهران، برنامه‌هایی را در رشت، گرگان، شیراز، بندر عباس و ابادان ترتیب داده که به دیدار مخاطبان‌اش در سایر شهرستان‌ها نیز برود. فرزین همچنین خبر از اتمام ضبط آلبومش داد و اینکه به محض تکمیل شدن نسخه نهایی و ریزه کاری‌های انتهایی آلبوم، سعی دارد اوایل تابستان، آلبوم جدیدش را در بازار موسیقی کشور منتشر کند.



منبع : تماشا

 




چهار شنبه 18 خرداد 1390برچسب:, :: 5 بعد از ظهر ::  نويسنده : ستاره

حواس وسیله ارتباط آدمی با عالم خارج است.تحریکات محیط توسط گیرنده های حسی به صورت پیامهای الکترمغناطیسی به مرکز عصبی انتقال می یابد . پیام عصبی وقتی از گیرنده های حسی مانند چشم،گوش و پوست به مرکز عصبی یعنی کرتکس مغز (قشرمغز) منتقل می شود فرایند احساس شکل می گیرد.اصوات موسیقی از طریق گوش به مغز می رسد و حواس و عواطف را تحریک می کندو با ایجاد انرژی موجب انگیزه و فعالیت می شوند.
نغمه های موسیقی بر حسب ترکیب فواصل و ریتم دارای ارتعاشات خاصی هستند که با تحریک ارتعاشات سلولهای عصبی،احساس و انگیزه ای را تقویت و یا منتقل می سازد.
بطور کلی موسیقی از طریق تحریک تخیل و تداعی و تهیج عواطف در روحیه شنونده اثر می گذارد.وقتی یک قطعه موسیقی را تجزیه و تحلیل می کنیم به اجزا و ارکانی می رسیم که هر کدام به نوعی در تاثیر گذاری نقش دارند.
ریتم و ملودی دو رکن اساسی موسیقی می باشند. ریتم در موسیقی به صورت ضرب آهنگهای منظمی احساس می شود.با موسیقی می توان ریتمهای متنوعی را بوجود آورد وانرژیهای مختلفی را در شنونده تحریک کرد.
از فعالیتهای ریتمیک در تحریک بسیاری از قوای حسی و حرکتی و کاهش و افزایش انرژی اشخاص استفاده می شود. کار اصلی ریتم،تحریک و تهییج احساسات است که انرژی روانی را تولید می کند وانرژی این تحریک با کمک ملودی به جریان می افتد.
ملودی در ایجاد نوع احساس و ریتم در شدت و سرعت و یا سستی و رخوت آن نقش موثری دارد.ریتم و ملودی از هم جدا نیستند.ریتم ضربان و نظم هر آهنگ و ملودی محتوا و خود آهنگ است که از ترکیب اصوات به وجود می آید.
هر ملودی بر حسب ترکیب اصوات و فواصل موجود در آن احساسات خاصی را به شنونده منتقل می سازد.برخی از ملودی های غمگین و حزین،برخی ملایم و آرام بخش،تعدادی هیجانی و بی قرار و بعضیشاد و فرحبخش هستند که این احساسات بستگی به فواصل فیزیکی و ترکیب اصوات دارد.
بطور کلی اگر فواصلی که در اهنگ به کار می رود بزرگ باشد و ترکیب اصوات با پرش توام گرددانبساط و نشاط بیشتری را القاء می کند و اگر فواصل بزرگ توام با ریتم تند باشد شدت نشاط بیشتر می گردد.
به حدی که به قسمت نا آرامی و بی تابی سوق می یابد.اگر فواصل آهنگ کوتاه و فشرده و ریتم کند باشد،احساسات کند و گرفته تر خواهد بود. این مسئله به طول موج اصوات و تاثیر آن بر واسطه های شیمیایی مغز بستگی دارد. چنتنچه ریتم با حال شنونده هماهنگ باشد انرژی روانی و احساسی بهتر تحریک می شود و ملودی بهتر به جریان می افتد.
طبقه بندی تمهای موسیقی:
تمهای موسیقی به پنج دسته تمهای شیدایی،حزین،هیجانی ،شاد و فرحبخش و آرامبخش تقسیم می شوند.
تمهای شیدایی:
واژه شیدا در روانشناسی معرف سرخوشی و شور و نشاط بیش از حد است.سر خوشی،هیجان بخشی احساس مدهوشی از خصوصیلت تمهای شیدایی است.جنبه مدهوشی و جذبه آن آرامبخش افراد بی قرار و شیداست.
بعضی از چهار مضرابها و ضربیهای موسیقی ایرانی استعداد القاء چنین حالتی را به خوبی دارا هستند.افراد مستعد با شنیدن چنین تمهایی احساس سر خوشی و وجد می یابند.شیدا صفتان اغلب با سیر در این تمها احساس نشاط ، تخیل و حالت جذبه پیدا می کنند.از تمهای شیدایی می توان برای تحریک خلق های خموده استفاده کرد.
تمهای حزین:
لحن تمهای حزین غم انگیز است و شکوه و شکایت دارد و در شنونده احشاش ناکامی را تداعی می کند. این تمها بر انتقال دهنده های عصبیافراد مستعد تاثیر میکند و باعث کاهش ترشح واسطه های شیمیایی در مغز شده که در نتیجه ء انباشته شدن این عناصر حیاتی،حزن و اندوه احساس می گردد.
ارتعاشات این تم اغلب تداعی کننده خاطراتی از ناملایمات گذشته است.ملودیهایی که فواصل فشرده و نزدیک به هم و ریتم کند دارند،حزن را بهتر منتقل می سازند.تمهای حزین درحالت ملایم درد را تسکین می بخشند و در ایام سوگ و فراق تحمل تالمات را آسان تر می سازند.احساس ناکامی را تعدیل و غربت و تنهایی را از دل بیرون می کنند و انرژی و هیجان خون را تخلیه می سازند.
استفاده بیش از حد از این تم باعث رکود و کاهش انرژی شده و روحیه را خسته و حزین می سازد.بسیاری از نغمات حزین موسیقی مشرق زمین حاصل همدردی با با وقایع دشوار و گرفتاریهای اجتماعی مردم بوده و این قطعات تا حدودی تالمات مردم را تسکین داده است.
تمهای هیجانی:
هیجان،واکنش انفعالی،شدید و فوری است که غالبا با تظاهرات بارز اعصاب خودکار و واکنشهای فیزیولوژیک توام است و میل به جنبش و حرکت را به وجود می آورد.از تمهای هیجانی می توان با ایجاد انرژی روانی،رغبت و انگیزه در کاهش حالات افسردگی و غمگینی بهره جست.
بعضی از سازندگان موسیقی از این گونه برای تحریک و تحرک بدنی سود می جویندکه مورد استقبال جوانان نیز قرار می گیرد.بسیاری از این تمها ملودی های زیبایی دارند که اگر با متانت ارائه شوند و ارکستراسیون (ساز آرائی) مناسبی پیدا نمایند اثرات ارزنده ای خواهند داشت.
تمهای شاد و فرحبخش:
تمهایی هستند که شادمانی و نشاط را توام با آرامش و متانت منتقل می سازند.این تمها باعث انبساط خاطر و سرزندگی می شوند.تمهای فرحبخش احساس سرزندگی و شادمانی را برای کار و فعالیت افزایش می دهند.برای تقویت روحیه افراد یک اجتماع و سرزندگی و نشاط آنها مخصوصا کودکان و نوجوانان تمهای شاد و فرحبخش بسیار مفید و سازنده هستند.
تمهای آرامبخش:
تمهای مطبوعی هستند که نه تحریک کننده ،نه غم انگیز،نه هیجانی و نه وجد آورند.متن ملایم و یکنواخت ارتعاشات آنها احساس آرامش را منتقل می کند.تمهای آرامبخش به خاطر ریتم ملایم در فواصل وسیع و ارتعاشات موافق آن با استعداد مغز باعث احساس ملایمت و آرامش می شود.
استفاده از این تمها برای آرامش و تمرکز،بسیار مناسب است.این تمها توازن عواطف،تعادل تخیل و وحدت فرآیندهای ذهنی را تقویت می کنند و از آنها می توان در کاهش بسیاری از تنش ها استفاده کرد. موسیقی همچون دارو هر حالت روانی دارای ارتعاشات موجی خاصی است که بر حسب میزان و شدت آن احساس به وجود می آید.اصوات موسیقی می توانند ارتعاشات متنوعی ایجاد کنند و بر ترشحات و ارتعاشات سلولهای عصبی تاثیر بگذارند.

همانطور که در تاثیر دارو و میزان و ترکیب عناصر اهمیت دارد، در موسیقی نیز نوع ارتعاش و میزان آن در تناسب با حالات روانی مطرح است.با پیشرفت بشر در علوم پزشکی و کامپیوتر ، تاثیر ارتعاش موسیقی بر بدن و سلولهای مغز قابل بررسی است.بررسی تغییرات حاصله کمک می کندتا ملودیهای خاص برای ایجاد احساسات مختلف پیش بینی شود.



چهار شنبه 18 خرداد 1390برچسب:, :: 5 بعد از ظهر ::  نويسنده : ستاره

درباره ویلن




آيا درست است كه ويلن سخت ترين ساز دنياست؟

ويلن به دليل نداشتن Feret Board ( يعني نشانه ايي براي محل دقيق انگشت گذاري كه در ساز هاي ايراني به آن پرده يا دستان مي گويند ) يكي از سخت ترين ساز هاي دنياست . به اين معني كه نوازنده بايد با شنيدن زياد موسيقي و يادگيري سرايش ( سلفژ ) گوش خود را تقويت كند تا بتواند جاي دقيق صداها را پيدا كند و صدايي خوش از اين ساز توليد نمايد


. تفاوت آموزشي ويلن ايراني و ويلن كلاسيك چيست ؟

در اصل ويلن يك ساز موسيقي كلاسيك غرب است ولي به دليل قابلت هاي فراوانِ اين ساز، مي توان هر نوع موسيقي را با آن اجرا كرد . در شيوه ي كلاسيك ، كوك اين ساز هميشه ثابت است و براي آموزش آن از متدهاي آموزشي غربي استفاده مي شود . در شيوه ي ويلن ايراني متدي كه در هنرستان آموزش داده مي شود مورد استفاده قرار گرفته و بعد از آموزش مقدماتي اين ساز به نواختن رديف موسيقي ايراني پرداخته مي شود ، كوك‌هاي مورد استفاده در اين ساز بسيار متنوع بوده و توسط هنرمندان خوش ذوق و مبتكر پيشنهاد شده است و براي هر دستگاه كوك مخصوص آن استفاده مي شود .




بقیه در ادامه مطلب



ادامه مطلب ...


چهار شنبه 18 خرداد 1390برچسب:, :: 5 بعد از ظهر ::  نويسنده : ستاره

یانی کریسومالیس در ۱۴ نوامبر سال ۱۹۵۴ (۲۳ آبان ۱۳۳۳ ) در شهر کالاماتای یونان به دنیا آمد و دوران کودکی و نوجوانی اش را در شهر زیبا و کوهستانی کالاماتا گذراند.
در سن چهارده سالگی به رشته شنا علاقه مند شد و توانست رکوردی ملی در رشته شنا برای کشورش یونان به جا گذارد و تلاش گسترده ای برای رسیدن به رقابت های المپیک نمود.

یانی سال ها پیش با شهداد روحانی نیز همکاری تنگاتنگی داشت و از تجربیات او استفاده فراوان برد و با همکاری شهداد و با استفاده از دانش و تجربه او، یکی از زیباترین کنسرت هایش را در شهر آکروپلیس یونان و با رهبری شهداد روحانی اجرا نمود.یانی کریسومالیس در ۱۴ نوامبر سال ۱۹۵۴ (۲۳ آبان ۱۳۳۳ ) در شهر کالاماتای یونان به دنیا آمد و دوران کودکی و نوجوانی اش را در شهر زیبا و کوهستانی کالاماتا گذراند.
در سن چهارده سالگی به رشته شنا علاقه مند شد و توانست رکوردی ملی در رشته شنا برای کشورش یونان به جا گذارد و تلاش گسترده ای برای رسیدن به رقابت های المپیک نمود.

در سال ۱۹۷۲ میلادی (۱۳۵۱ شمسی) به آمریکا برای تحصیل در رشته مورد علاقه اش، روان شناسی در مشهور ترین دانشگاه روان شناسی دنیا یعنی مینسوتا رفت. پس از فارغ التحصیل شدن از دانشگاه در یک گروه محلی راک در مینسوتا بنام کاملئون (Chameleon) به عنوان نوازنده کیبورد آغاز به کار کرد. پس از آن کسی نمی داند چه اتـفاقی برای یانی افتاد اما او اکنون صاحب استودیوی شخصی است و بیش از ۲۵ میلیون نسخه از آلبوم های وی در دنیا به فروش رفته است.

او به موسیقی دانی مستـقـل با عقاید و تفکری منحصر به فرد تبدیل شد و به شهرت و محبوبیتی جهانی دست یافت و این در حالی بود که یانی حتی قادر به خواندن و نوشتن ساده ترین نت های موسیقی نیز نبود. ولی با تبحری خاص ساخته های خود را با روش مخصوص خود و رسم الخط ابدائی خود می نگارد. یانی قطعاتی کامل و زیبا دارد که کاملا ساخته خود اوست و در سبکی انحصاری اجرا شده است.

اکثر آلبوم های یانی توسط شرکتهای virigin records و یا EMI تولید، تهیه و توزیع می شوند. یانی موسیقی های بی شماری برای برنامه های تلویزیونی و سینمایی ساخته و همچنین قطعات تبلیغاتی متعددی برای شرکت های تجارتی و بازرگانی خلق نموده است.

او اوقاتش را بیشتر در لوس آنجلس و سیاتل آمریکا می گذراند و اکنون یک شهروند آمریکایی به شمار می رود. او مدت ها با خانم هنرمندی بنام لیندا ایوانز همکاری صمیمی داشت و در اوایل سال ۱۹۹۸ این ارتباط را پایان یافته اعلام کرد. این ارتباط ظاهراً یک همکاری دوستانه بوده است.

یانی از اوایل سال ۱۹۹۸ تا ماه آوریل ۱۹۹۹ هیچ گونه فعالیت تولیدی کنسرت و توری را برگزار نکرد و به استراحت پرداخت. اما در سال ۲۰۰۰ یکی از بی نظیر ترین آلبوم های خودش را ارائه داد. جالب این است که تمام تنظیمات و تبدیلات موسیقی این آلبوم شخصاً و فقط توسط خود یانی در استدیوی شخصی خودش انجام شد !

یانی تا به حال موسیقی به سبک مذهبی ارائه نکرده است چرا که همواره اعتقاد به خلق کارهایی جدید با تکیه به اندیشه های نو و جدید خود دارد. در قطعات Niki Nana و Aria موسیقی بر مبنای یک اپرای فرانسوی قدیمی متعلق به قرن نوزدهم میلادی بنام Lakme ساخته Leo Delibes می باشد و اشعاری که در این قطعات خوانده می شود اکثراً اصوات آهنگین بوده و فاقد معنای خاص می باشند و بر خلاف تصور، به زبان فرانسوی نمی باشند. به جز قسمت هایی محدود که به زبان انگلیسی هستند و در اشعار آلبوم ستایش ذکر شده اند.

یانی آهنگی تبلیغاتی را با همکاری مالکوم مکلارن ساخته است که سابقاً با گروه Pistols همکاری می کرده است. این آهنگ تغییر یافته یک اپرا است که با افزودن یک ترانه تکمیل شده است. این آهنگ که «جرات آرزو» یا Dare to Dream نام دارد برای شرکت هواپیمایی بریتیش ایرلاینز ساخته شده است.

یانی تمایلات مذهبی ندارد و مخالف کلیسای سنتی است. او معمولا خیلی به ندرت موسیقی گوش می دهد و به گفته خود او موسیقی را صرفاً از ایستگاه های رادیویی گوش می کند.

خواننده مورد علاقه او Peter Gabriel است و اعتقاد دارد که در سال های اخیر به جز
موسیقی محمد رسول الله، عیسی مسیح، دکتر ژیواگو، ایندرا گاندی و چند قطعه محدود دیگر، قطعه جالب توجهی نشنیده است.

مادر و پدر یانی هر دو اهل یونان هستند. مادر وی فلیستا Felista پدرش سوتیری Sotiri نام دارند. یانی قطعه هایی را به نام مادرش ساخته است و علاقه خاصی به کشور خود و اماکن قدیمی دارد.

سال ها پیش یانی با جازیست خود چارلی آدامز Charlie Adams آشنا شد و اولین کار خود را بنام «بیرون از سکوت» یا Out Of Silence در سال ۱۹۸۷ (۱۳۶۶ شمسی) به بازار عرضه کرد.

یانی سال ها پیش با شهداد روحانی نیز همکاری تنگاتنگی داشت و از تجربیات او استفاده فراوان برد و با همکاری شهداد و با استفاده از دانش و تجربه او، یکی از زیباترین کنسرت هایش را در شهر آکروپلیس یونان و با رهبری شهداد روحانی اجرا نمود.

یانی در سال ۲۰۰۳ آلبومی متفاوت و پر تنوع به نام Ethnicity روانه بازار کرد و احاطه و قدرت خودش را در انواع مختلف موسیقی به دنیا ثابت کرد. در این آلبوم یانی با استفاده از خواننده های جدید و البته زیاد نسبت به کارهای قبلی اش نوعی تفاوت آشکار از لحاظ موسیقی با شعر در آهنگ هایش ایجاد کرده و به سبک جدید و منحصر به فرد Talk Show روی آورده است. به عقیده کارشناسان موسیقی و طرفداران موسیقی، یانی در سال های اخیر نسبت به دهه نود افت داشته هر چند این افت نامحسوس است ولی تاثیر زیادی بر روی یکه تازی یانی در عرصه موسیقی New Age داشته است.

البته خود یانی نام گذاری سبک New Age را بر روی آثار او از بد شانسی اش می داند و خودش نام Contemporary Instrumental Music (موسیقی هم عصر) را بیشتر می پسندد!



چهار شنبه 18 خرداد 1390برچسب:, :: 5 بعد از ظهر ::  نويسنده : ستاره

بیژن مرتضوی ویولنیست، خواننده و ترانه‌سرای ایرانی است. سبک موسیقی او در آثار بی‌کلامش ترکیبی از موسیقی سنتی ایرانی و موسیقی پاپ است. تاکنون ۸ آلبوم از وی منتشر شده است و با وجود این که آلبوم‌های او حق انتشار در ایران را ندارند قطعات بی کلام او بارها از تلویزیون ایران پخش شده است.


بیژن مرتضوی در شهرستان بابل متولد شد. او نواختن ویولن را از سه سالگی آغاز کرد. در تهران تحت نظر پنج تن از معتبرترین اساتید ویولن ازجمله عادل کریمی نیا به یادگیری این ساز مشغول شد و تکنیک‌های ویژه‌ای همچون بداهه سازی (و بداهه نوازی) ارکستراسیون: ترتیب و تنظیم: گام ربع پرده و غیره را آموخت. در سن هفت سالگی او با استعداد یادگیری نواختن پیانو گیتار سازهای کوبه‌ای و سازهای زهی موسیقی سنتی مانند عود تار و سنتور را فرا گرفت.او در یازده سالگی مقام نخست مسابقه کشوری موسیقی دانش آموزان در ایران را کسب کرد.او تنها چهارده سال داشت که یک گروه ارکستر ۳۲ نفری تشکیل داد و ساخته‌های خود را در اردوی معروف تابستانی "رامسر" در ایران اجرا کرد.

او بعد از اتمام مقطع دبیرستان به انگلستان رفت.در آنجا تحصیلات دانشگاهی خود را در رشته مورد علاقه اش مهندسی و نقشه کشی شهری ادامه داد.همچنین اجرای موسیقی و یادگیری ویولن را دنبال کرد.

در سال ۱۹۷۹ میلادی به ایالات متحده آمریکا مهاجرت کرد و به تحصیل در رشته موسیقی در دانشگاه ایالت تگزاس ادامه داد.سپس در سال ۱۹۸۵ درکالیفرنیا سکونت کردو اولین آلبومش را عرضه کرد.

مشخصه‌ای که او را از نوازندگان دیگر متمایز می‌کند توانایی او در نواختن همه سازهای به کار رفته در آثارش است. تور داخلی و بین‌المللی که از سال ۱۹۹۰ آغاز شد برای او مخاطبان فراوانی در سر تاسر جهان فراهم کرد. اکنون او به عنوان اولین هنرمند ایرانی که تحت حمایت شرکت‌های "Nederlander Productions" "Jeep Eagle" " New Dodge" "Chrysler" می‌باشد شناخته شده و مورد احترام است. در سوم ژوئیه ۱۹۹۴ بیژن مرتضوی اولین هنرمند ایرانی بود که در"Greek Theater" به اجرای برنامه پرداخت. یکی از قطعاتی که او در این کنسرت اجرا کرد "حماسه"(Epic) نام داشت که در یازده سالگی ساخته بود. وی در سال 2009 از کشور انگلستان و در ساوت همپتون از دانشگاه معتبرsolent University دکترای موزیک دریافت کرد هدف و نیت قلبی ایشان معرفی و توسعه موسیقی معاصر خاورمیانه بصورت آکادمیک (رشته تحصیلی)در دانشگاه های کشور های غربی می باشد. بیژن مرتضوی در نواختن تمامی سازها سررشته دارد به جز سازهای برنجی (یا همان سازهای بادی).



چهار شنبه 18 خرداد 1390برچسب:, :: 5 بعد از ظهر ::  نويسنده : ستاره

سامول يروانيان در 25 ژانويه 1966 در ایروان جمهوری ارمنستان متولد شد . او در سن 7 سالگی فراگیری موسیقی را تحت تعلیم " استاد آرمن میناسین " قرار گرفت. وی در اکثر مسابقاتی که تا بحال شرکت کرده موفق شده تمام جوایز اول را در گروه سنی خودش کسب کند
در سال 1980 در رشته آهنگسازی و نوازندگی ويولون فارغ التحصیل شد و با نواختن کنسرتو شماره 2 هنری ویتان يک مقام ستايش و استقبال عمومی از تمام اعضای دانشکده دريافت کرد

سپس تحصيلاتش را در کنسرواتوار موسيقی چایکوسکی زیر نظر و رهبری " استاد ادوارد دایان " ادامه داد. در سال های بعد او همواره مایه افتخار استاد خود بود تا جایی که استادش از او به عنوان بزرگ ترین چهره آینده در نوازندگی ویولون یاد می کرد

در سال 1993 یروانیان مدرک دکترای خود را از کنسرواتوار موسیقی کمیتاس در جمهوری ارمنستان گرفت و و با اینکه یکی از بهترین ها در حرفه خود می
باشد همچنان به فکر پیشرفت در این زمینه میباشد. در زمان فارغ
التحصیلیش او چندین تصنیف کلاسیک را تنظیم نمود و با تکنیک منحصر به
فردش نواخت که شامل:
1-Back's Adagio and Fugue in G Minor
2-Mozart's violin concert No. 5 in A Major
3-Paganini's Caprice No. 21 in A Major
4-Sarasarte's Gypsy Melodies
MUSICAL STYLES
Classical, Popular, Jazz & Folk - including Russian, Bulgarian,

Romanian, Moldavian, Armenian, Persian, Arabic, Latin and other



چهار شنبه 18 خرداد 1390برچسب:, :: 4 بعد از ظهر ::  نويسنده : ستاره

 

موسیقی سنتی ایران از دستگاهها، ملحقات یا متعلقات و گوشه های موسیقی تشکیل شده است. دستگاه از دو واژی (دست)و (گاه)تشکیل شده و مانند لغت پهلوی ((دستان)) در موسیقی دوران ساسانی، به نوعی موسیقی که با دست اجرا می شود، اشاره می کند.



دستگاه در موسیقی ایرانی، عبارت است از یک توالی از پرده‌های مختلف موسیقی ایرانی که انتخاب آن توالی حس و شور خاصی را به شنونده انتقال می‌دهد.

دستگاه از دو واژهٔ «دست» و «گاه» به معنای مکان، زمان و نغمه تشکیل شده و مانند واژهٔ پهلوی «دستان» در موسیقی دوران ساسانیان به گونه‌ای موسیقی که با دست اجرا می‌شود، اشاره می‌کند. دستگاه را به معنای وسیعتر می توان به راژمان تعبیر کرد. چه از این حیث نیز موسیقی ایرانی به راژمان کامل یونانی شباهت دارد که در موسیقی قدیم یونان شامل دستگاههای دورین، فریژین، لیدین و ملحقات آنها مانند هیپودورین و هیپوفریژین و غیره بوده است. یک دستگاه موسیقی از نظر قالب، قطعه ای کامل است و مانند سونات و سنفونی دارای قواعد و قسمتهای مختلفی است که با ساز و آواز اجرا می شود.در موسیقی غربی، معمولآ قطعاتی که به وسیله ساز یا ارکستر نواخته می شود با موسیقی آوازی فرق دارد. اما در دستگاه موسیقی ایرانی، آواز قسمت اصلی و مرکزی موسیقی است و قسمتهای پیشین آواز(پیش درآمد و چهار مضراب) و قسمتهای بعدی آواز(تصنیف و رنگ) در حقیقت به طور مقدمه یا خاتمه موسیقی، به آن بستگی دارد. هر دستگاه از تعداد بسیاری گوشه موسیقی تشکیل شده‌است. معمولاً اجرا از درآمد دستگاه آغاز شده، به گوشه اوج یا مخالف دستگاه می‌رسد و سپس با فرود به گوشه‌های پایانی و ارایه تصنیف و سپس رِنگ به پایان می‌رسد.

موسیقی سنتی ایران شامل هفت دستگاه است که همچنین پنج آواز هم از متعلقات آنها به شمار می‌روند:

 

 

دستگاه شور(شامل 15 گوشه)

دستگاه سه گانه( 10 گوشه)

آواز افشاری(9 گوشه)

 

آواز بیات ترک(12 گوشه)

 

 

آواز دشتی(9 گوشه)

 

آواز ابوعطا(9 گوشه)

 

 

دستگاه چهار گانه( 10 گوشه)

دستگاه همایون( 12 گوشه)

آواز اصفهان (11 گوشه)

 

 

دستگاه ماهور( 20 گوشه)

دستگاه نوا( 14 گوشه)
دستگاه راست پنج گاه( 14 گوشه)


 



چهار شنبه 18 خرداد 1390برچسب:, :: 4 بعد از ظهر ::  نويسنده : ستاره

موسيقي از دو بخش تئوري يا نظري و عملي تشكيل شده است. دانستن آنچه مي نوازيم يا مي شنويم همان اندازه مهم است كه در هنگام صحبت كردن بايد مفهوم كلمات يا جملات را بدانيم. يك نوازنده خوب اگر نتواند مطالبي كه مورد استفاده قرار مي دهد را تجزيه و تحليل كند، به يك مجري بدون علم و دانش تبديل مي شود و با كسي كه از لحاظ تئوري موسيقي آگاهي دارد و نوازندگي را خوب مي داند، قابل مقايسه نيست. شعر گفتن بدون دانستن دستور زبان ممكن است ولي در جايي محدود مي گردد. نواختن و آهنگسازي نيز چنين است. پس چه بهتر كه به موازات نواختن ساز، از تئوري موسيقي نيز آگاهي داشته باشيم. در اين جا به نكاتي اشاره مي كنيم كه در موسيقي ايراني مورد استفاده قرار مي گيرند و پس از آن به تئوري موسيقي به صورت كامل مي پردازيم.

 

 

 


بقیه در ادامه مطلب

 

 

 

 



ادامه مطلب ...


چهار شنبه 18 خرداد 1390برچسب:, :: 4 بعد از ظهر ::  نويسنده : ستاره

اندی هوک 39 ساله (Andy Hoke) ) در مدت  60 ساعت و 36 دقیقه با اجرای بیش از 1000 آهنگ در  کافه  Thunderbird طولانی ترین مدت زمان گیتار زدن ررکورد ا در جهان از آن خود کرد.

این رکورد را اندی هوک ساله نخستین بار در فوریه 2007 پس از 48 ساعت گیتار زدن به دست آورد.که در 24 ژوئن 2008 یک موسیقی دان 14 ساله هندی به نام آکاش گوپتا( Aakash Gupta) پس از 53 ساعت و چهار دقیقه گیتار زدن این رکورد را شکست.و حال اندی هوک با تلاش فراوان توانست این عنوان را یکبار دیگر از آن خود کند.

اندی هوک :: AndyHoke

اندی هوک :: AndyHoke

 

برخی قوانین برای این رکورد که باید اجرا میشد عبارت بودند از:
1-تکرای نبودن آهنگ ها در دوره 4 ساعته
2-مدت آهنگ ها بیشتر از 2 دقیقه باشد
3- اجازه 5 دقیقه وقفه در هر ساعت.

 



دو شنبه 16 خرداد 1390برچسب:, :: 12 قبل از ظهر ::  نويسنده : ستاره

وي متولد 1323 مي باشد او ابتدا نوازندگي را با ساز ماندولين در سن 12 سالگي آغاز كرد پس از 14 سالگي با ساز گيتار آشنا شد و گيتار كلاسيك را به مدت هفت سال با اتدها و شيوه هاي آكادميك به صورت خود آموز فراگرفت .

وي با اولين استاد فلامنكو خود خوان آلبا (Juan Alba) در سن 21 سالگي آشنا شدند و 5 توكه از توكه هاي معروف اسپانيايي را نزد ايشان آموختند . ضمن آنكه ايشان به موازات گيتار فلامنكو به يادگيري گيتار كلاسيك نيز ادامه مي دادند .

ايشان همچنين مدتي نزد آليريو دياز (Alirio Diaz) گيتاريست به نام ونزوئلايي كه در اين اواخر دستيار سگو ويا بوده است درسهايي را به صورت خصوصي فرا گرفتند .

سپس از توصيه هاي تخصصي جوليان باي زنتين (Jullian Byzentin) كه از شاگردان ممتاز جوليان بريم مي باشد براي مدت كوتاهي استفاده مي كند . از سالهاي 45 تا 48 ايشان 4 مدال طلاي نوازندگي گيتار از مسابقات دانشگاهها و اموزشگاههاي عالي كشور كسب كرده است .ضمن آنكه ايشان جايزه ويژه داوران كنگره دانشجويي (دانشجويان خارجي ) را در مادريد كسب كرده است .

در بين سالهاي 1355 تا 1357 از محضر ژان دورينگ (Jean During) كه از شاگردان نارسيسو يپس (Narciso Yepes) و شاگرد ممتاز كنسرواتوار پاريس بود استفاده كردند و ايشان بين سالهاي 1343 تا 1354 بيش از ده كنسرت گيتار به صورت تكنوازي و همنوازي (دوئت ) اجرا كرده است .

سيمون آيوازيان داراي درك دكتري معماري و هنر و فوق ليسانس تحليل و بررسي تمدنهاي اسلامي از سوربن مي باشد و همچنين استاد دانشگاه هنرهاي زيباي تهران و عضو هيئت علمي دانشگاه و مدرس رشته ليسانس كاربردي موسيقي در هنرستان مي باشد .

ايشان حدود 40 سال است كه به تدريس گيتار در آموزشگاهها و دانشگاهها ، هنرستان و كنسرواتوار پرداخته و مي پردازد و همچنان نيز به اشاعه هنر گيتار كلاسيك و فلامنكو در اين مرز و بوم مي پردازد.

آخرين كنسرت ايشان در ارديبهشت ماه 1354 در سالن دانشكده هنرهاي زيبا بوده است كه به صورت CD  در دست اصلاح براي تهيه و تكثر قرار دارد.



دو شنبه 16 خرداد 1390برچسب:, :: 12 قبل از ظهر ::  نويسنده : ستاره

farruca:Am-Em-Dm
tangos:A phrygian
tientos:A phrygian
rumba:Am-Em

zambra:E phrygian-D phrygian
danza mora:E phrygian-D phrygian
taranto:F# phrygian mode
mineras:G-G# phrygian mode

tanguilo:A major- A minor
zapateado:C major


دسته ي بالا در كمپاس 4/2(يا4/4) وگروه زيردر كمپاس 4/3 يا
8/6 اجرا ميشوند.


soleares:E phrygian
solea por bulerias:A phrygian
alegrias:A major-E major
alegrias por rosas:E major

alegrias of cordoba:Em
caracoles:C major
cantinas:C major
romeras:E minor

fandangos:E phrygian
tarantas:F# phrygian mode
granadinas:B phrygian mode
rondena:F# phrygian mode

malaguenas:E phrygian
bulerias:A,E phrigian-Am-A,E major
peteneras:E phrygian
guajiras:A major

siguiryas:A phrygian
serranas:E phrygian
fandangos de huelva:E phrygian
verdiales:E phrygian
  sevillanas:A,E phrygian-A,E,G,D major-A,E minor



دو شنبه 16 خرداد 1390برچسب:, :: 12 قبل از ظهر ::  نويسنده : ستاره

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

جنگو راينهارت

 

 

 

 

 

 

 

نام واقعي : John Baptist Reinhardt  جان باپتيست راينهارت ( جان باپتيست به معناي يحيي تعميد دهنده است ) .

 

 

 

 

 

 

 

 

تولد : 23 ژانويه 1910 در Liverchies, Belgium

 

 

 

مرگ : 16 مي 1953 در Fontainebleau, France

رسته موسيقي : Jazz

استيل : Gypsy , Swing   

ساز : ويولن ، بانجو ، گيتار آكوستيك كه كاسه بسيار بزرگي دارد و مخصوص اين سبك است . گيتار الكتريك .

جنگو راينهارت اولين كسي بود كه موسيقي جزي Jazz را در اروپا پديدار كرد كه از توان و نفوذ زيادي برخوردار بود كه تا به امروز هم به جرات مي توان ادعا كرد اين نفوذ وجود دارد . همكار وي استفان گراپلي

 

 

 

Stephane Grappelli كه در گروه او ويولن مي نواخت و از نواختن وي همين بس كه ساز زدن وي را به خراميدن روي ويولن تشبيه كرده اند .

 

 

استفان گراپلي

 

 

راينهارت آدمي سرگردان و يك كولي واقعي بود كه در موسيقي وي كاملاً اين موضوع نمود دارد . روح كولي را در پس موسيقي شاد و ريتم سريع دو ضربي موسيقي وي مي توان ديد كه چنان از غم چهره اش چروكيده شده كه ، زباني براي بيان آنچه بر او رفته جز موسيقي نمي يابد . راينهارت با روشي كاملاً يگانه كه در عين فروتني با گيتار آكوستيك خط اول جبهه موسيقي جز در Jazz combo  ( گروه كوچك موسيقي جز ) مي نواخت سعي در گسترش اين نوع موسيقي داشت . او مي خواست سرور آميز باشد او سولوهاي شگفت خود را بر روي دو گيتار همراهي كننده و باس سوار كرد ؛ به همراه استفان گراپلي نوازنده ويولن .

او با قدرت بسيار زيادي گروه را به پيش مي برد و سعي او در هر اجرا بر بالاتر رفتن كيفيت كاري گروه بود . راينهارت و گروهش اثري بر روي موسيقي جز گذاردند كه بعدها به موسيقي Country   معروف شد . هر چند او سواد موسيقي نداشت اما به همراهي گراپلي به ساختن قطعات بكر و بديعي چون :

Daphne ، Nuages ، Manoir de mes reves  ، و سوئينگ : Minor Swing   و قطعه اي با كلام به نام Stomping At Decca پرداخت .

رالف گليسون در مورد جنگو گفته است : " او اروپايي بود ، او فرانسوي بود ، او خود جز بود ! "

 

 

 

 

 

 

 

يك ويولونيست و بعداً گيتاريست ، ژان باپتيست راينهارت ( جنگو ) در يك كمپ كولي در نزديكي پاريس بزرگ شد جايي كه او ذات كولي را در موسيقي خويش هضم كرد . آتش خانمان سوز كاروان در سال 1928 دست چپ وي را به شدت سوزاند و او را از استفاده از دو انگشت دست چپش 3 و 4 محروم كرد ! اما راينهارت نابغه از پاي نياستاد و و فرم جديدي از انگشت گذاري را پايه گذاري كرد كه همانند موسيقي اش بكر و بديع است . در زمان بهبودي دست وي و دوران نقاهت راينهارت با موسيقي جز آمريكايي آشنا شد ؛ زماني كه يك صفحه با دور 78 از لوئيس آرمسترانگ Louis Armstrong به نام Dallas Blues را از يك بازارچه خريداري كرد . ساز زدن وي در كافه ها تا سال 1934 ادامه داشت تا يك روز رئيس هات كلابي كه جنگو در آن مي نواخت به وي پيشنهاد كار تجاري داد . پس آن يك گروه پنج نفري (Quintette ) در فرانسه و جهان مطرح شد . تمام كارهاي وي بسيار با شكوه بودند و توسط دو كمپاني Decca   و HMV  ركورد شدند .

 

 

 

زماني كه جنگ در سال 1939 شروع شد اين گروه پنج نفره تقريباً از هم گيسخت . او و گراپلي به لندن رفتند . وي به فرانسه بازگشت و گروهش در لندن باقي ماند . در سالهاي جنگ او يك Big Band  را رهبري مي كرد . يك گروه پنج نفري ديگر به همراهي Hubert Rostaing نوازنده كلارينت به جاي گراپلي ويولونيست را سازماندهي كرد . زماني كه پاريس آزاد شد اين گروه با جزمنهاي Jazzmen  آمريكايي مانند :

 

Mel Powell, Peanuts Hucko and Ray McKinley

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

همراهي و همكاري كرد .

 

در 1946 راينهارت با گيتار الكتريك توي در آمريكا به عنوان گيتاريست سولو گروه نوازنده پيانو و آهنگساز Duke Ellington  داشت كه در آن نتوانست نمايشي قدرتمند ارائه دهد . بعضي از قطعات وي كه با گيتار الكتريك ضبط شده است به دليل برخورد وي با زندگي دشوار و پر فراز و نشيب و ناهمخواني صداهاي گيتار الكتريك با موسيقي وي تقريباً مملو از صداهاي شلوغ و نا همگون است . اين زمان يك دنياي جدا از سرخوشي قديمي وي بود .

 

در هر حال در ژانويه 1946 راينهارت و گراپلي با هم شروع به كار كردند . در دهه 1950 راينهارت بيشتر به خلوت خود فرو رفته بود . به اروپا بازگشت و نواختن و ضبط كردن را از سر گرفت و اين تا زمان مرگ وي در 1953 ادامه داشت . قطعات ضبط شده وي در دهه 30 ( 1930 ميلادي ) ميراثي بس گرانبهاست . چنانكه هنوز نواي جنگو در گروه ها و موسيقي كولي شنيده مي شود . گروههايي همچون Rosenberg Trio   و نوازنده Roman   ، Richard S . Ginell  

 

 

 

.

 

 

نظر فراموش نشه

 

 



دو شنبه 16 خرداد 1390برچسب:, :: 12 قبل از ظهر ::  نويسنده : ستاره

 

 

نرمان كازينز در كتاب جالبش (تشريح يك بيماري ) داستان آموزنده اي در باره پابلو كاسالز موسيقيدان بزرگ قرن بيستم تعريف ميكند . داستاني است از ايمان و تجديد حيات كه ميتوان از آن درسها گرفت .

 

 

 

كازينز جريان ملاقاتش با كاسالز را كه كمي قبل از جشن تولد 90 سالگي وي انجام شده بود شرح ميدهد . ميگويد آن روز ديدن پيرمرد كه روزي تازه را آغاز ميكرد تا حدي دردناك بود .ضعف پيري و بيماري آرتريت ، طوري او را از پا در آورده بود كه براي پوشيدن لباس نياز به كمك داشت . با پاهايي لرزان قامتي خميده و سري فرو افتاده راه ميرفت . دستهايش ورم كرده و انگشتانش خشكيده بود. بسيار پير و بي اندازه خسته بنظر ميرسيد .پيش از آنكه لب به غذا بزند به سمت پيانو براه افتاد. پيانو از جمله سازهايي بود كه در نواختن آن مهارت داشت. با دشواري بسيار خود را پشت صندلي پيانو جا داد. با تلاش و تقلاي فراوان انگشتان متورم و خشكيده اش را به سوي كلاويه هاي پيانو كشاند. آنگاه معجزه اي رخ داد. كاسالز ناگهان در برابر چشمان حيرت زده كازينزدگرگون شد .حالت روحي نيرومندي پيدا كرد كه گويي در جسم او نيز اثر بخشيد و شروع به حركت و نواختن كرد سرعت و نرمش حركات بدن و انگشتانش چنان بود كه فقط از يك پيانيست جوان سالم و قوي با بدني نرم ساخته  بود. كازينز ميگويد: انگشتانش همچون شاخه درختي كه در برابر گرماي روحبخش خورشيد قرار گيرد به نرمي از هم باز شد و بطرف كليد ها رفت. قامت خود را راست كرد . گويي به راحتي نفس ميكشيد. فكر نواختن پيانو روحي تازه به او داده بود كه جسمش را نيز زنده كرده بود. ابتدا آهنگي از باخ را با ظرافت و مهارتي كم نظير نواخت . سپس به يكي از كنسرتوهاي برامس پرداخت. انگشتانش گويي در روي كليد هاي پيانو با يكديگر به مسابقه برخاسته بودند. كازينز مينويسد: بدن او بكلي در موسيقي ذوب شده بود. ديگر از آن بدن خشك و  چروكيده اثري نبود. بلكه نرم و شكوهمند و فارغ از بيماري آرتريت مي نمود. هنگامي كه از پشت پيانو برخاست بكلي با زمانيكه پشت پيانو نشست فرق داشت. قامتش كشيده تر و بلند تر بنظر مي آمد. از قدمهاي لرزانش اثري بر جا نبود. بيدرنگ به سوي ميز صبحانه شتافت . با اشتها غذا خورد و آنگاه براي قدم زدن به ساحل دريا رفت .

 

 

واقعا موسيقی چه ويژگی ها يی دارد كه موجب پيدايش چنين تاثيراتی در افراد می شود؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

 

 



شنبه 14 خرداد 1390برچسب:, :: 5 بعد از ظهر ::  نويسنده : ستاره

گام چيست ؟ فوايد گام نوازی و معرفی انواع آن: برای ساختن يک ملودی در مفهوم اوليه و کلاسيک آن همواره از مجموعه نتهای که با هم در ارتباط ثابتی قرار دارند استفاده ميکنيم.تعداد اين نتها هفت ؛ و ارتباط آنها در فاصله پرده ای بين آنهاست.




گام در واقع همين ۷ نت است که وقتی آنها را به صورت متوالی بنويسيم ؛ هميشه نتهای مجاور از نظر زير و بمی در فاصله های معين قرار ميگيرند. دسته بندی گامها :




گامها به سه دسته تقسيم ميشوند :

۱- گام ماژور

۲- گام مينور

۳- گام کروماتيک گام نوازی




گام ؛ از ارکان اصلی علم موسيقی است.موسيقی وابسته به آن است و از طريق آن تجزيه و تحليل ميشود.بنابراين ؛ برای نوازندگی يک ساز شناخت گامها ضروری است.وبايد شکل صحيح نواختن آنها را ياد گرفت.اصولا گستردگی نتها روی ساز بايد منطبق با گام در ذهن نوازنده نقش بندد .




آنچنانکه موسيقی در ميان گامها در جريان است؛ حرکت فيزيکی انگشتانی که با نواختن گام تربيت شده؛ به طور طبيعی؛ در تبعيت از موسيقی انجام ميگيرد.يکی از بهترين راههای بالا بردن مهارتهای تکنيکی؛ نواختن گام است.




فوايد گام نوازی :

۱- تقويت حرکتهای مکانيکی انگشتان دست چپ و راست

۲- هماهنگ کردن حرکت انگشتان دست چپ با دست راست

۳- بالا بردن سرعت ۴

- به دست آوردن کنترل

۵ - مطالعه در موزيکاليته با اعمال آن بر نتهای گام ( شدت؛رنگ؛ريتم؛کرشندو؛…. )

۶- بهبود بخشيدن جنس صدا
  نظر یادت نره



شنبه 14 خرداد 1390برچسب:, :: 4 بعد از ظهر ::  نويسنده : ستاره

پیانو یکی از سازهای صفحه‌کلیددار و مشهورترین آن‌ها است. صدای پیانو در اثر برخورد چکش‌هایی با سیم‌های آن تولید می‌شود. این چکش‌ها در اثر فشرده‌شدن کلیدها (کلاویه‌ها) به حرکت در می‌آیند. سیم‌های پیانو به صفحه‌ای موسوم به «صفحهٔ صدا» متصل شده‌اند که نقش تقویت‌کنندهٔ صدای آن‌ها را دارد.

 پیانو به عنوان مادر سازها و کامل‌ترین ساز نیز شناخته می‌شود؛ علت نسبت دادن این لقب‌ها به این ساز آن است که پیانو قادر است محدودهٔ بسیار گسترده‌ای از اصوات را تولید کند در حالی که سایر سازهای اصیل موسیقی تنها بخشی از این محدودهٔ صدا را تولید می‌کنند. پیانو در شکل فعلی‌اش بیش از هفت اکتاو دارد و قادر به تولید فرکانس‌هایی از حدود ۲۰ تا ۵۰۰۰ هرتز می‌باشد، در حالی که در مقام مقایسه ساز ویولن تنها قادر به تولید کمتر از چهار اکتاو و بهترین خواننده‌ها تنها قادر به خواندن کمتر از سه اکتاو صدا هستند.
 ×××××××××××××××××××××××××××××××××××××××××××××××××××××××××××××××××
 تاریخچه

 پیانو را آقای بارتولومئو کریستوفوری در سال ۱۷۰۹ میلادی در شهر پادووای ایتالیا اختراع کرد. قبل از اختراع پیانو از سازی قدیمی‌تر به نام «هارپسیکورد» (Harpsichord)استفاده می‌شد. تفاوت عمده و مهمی که پیانو با سازهای مشابه قبل از خودش داشت آن بود که در سازهای مشابه قبلی، شدت صدای حاصل از فشرده‌شدن یک کلاویه، مستقل از شدت ضربهٔ واردشده بر کلید پیانو، مقداری ثابت بود، اما در پیانو نوازنده قادر بود با ملایم ضربه‌زدن به کلیدها صدایی نرم‌تر ایجاد کند، یا با ضربات محکم‌تر صدایی درشت‌تر با پیانو تولید کند. همین ویژگی باعث شد که به سرعت پیانو مورد توجه آهنگسازان قرن هجدهم میلادی قرار بگیرد.

 نام‌گذاری

 نام کامل ساز پیانو، پیانو فورته (Pianoforte) میباشد، که از دو قسمت پیانو به معنی ملایم و فورته به معنی قوی تشکیل شده‌است، و به خوبی منعکس کنندهٔ توانایی این ساز در تولید شدت‌های گوناگون می‌باشد.

 پیانوهای اولیه ابعاد بزرگ، و شکل خاصی داشتند. آن‌چه که در اصطلاح به آن پیانوی بزرگ گفته می‌شود (و در ایران با نام نادرست پیانویرویال شناخته می‌شود) غالباً بیش از دو متر طول دارد و دارای در بزرگی‌است که برای هرچه‌بهترشدن صدای پیانو، معمولاً در هنگام نواختن ساز این در را در وضعیت نیمه‌باز توسط پایهٔ کوچکی ثابت می‌کنند. انواع دیگر پیانو با نام‌های پیانوی ایستاده یا دیواری (Stand یا Upright) پیانوی چهارگوش (Square) و غیره، ابعاد کوچک‌تری دارند و برای مصارف خانگی یا در اماکن عمومی طراحی شده‌اند.

 نحوه صدادهی


 چکش‌های پیانو به واسطهٔ مجموعه‌ای از اهرم‌های ظریف به کلیدهای پیانو متصل می‌شوند. به مجموعهٔ این اهرم‌ها و چکش‌ها عملگر یا Action پیانو گفته می‌شود. وظیفهٔ این مجوعه افزایش شتاب چکش‌ها در برخورد به سیم‌ها، و کنترل عکس‌العمل بازگشتی آن‌ها پس از برخورد به سیم است. معمولاً سر چکش‌ها توسط لایه‌ای از نمد یا الیاف مشابه طبیعی یا مصنوعی پوشانده می‌شود تا کیفیت صدای پیانو را بهبود ببخشد. کیفیت صدای پیانو متأثر از عوامل دیگری نظیر کیفیت صفحهٔ صدا و غیره نیز می‌باشد.

 کلیدهای پیانو

 ۷ کلید سفید در هر اوکتاو پیانو برای ۷ نت دو ر می فا سل لا سی وجود دارد. علاوه بر این کلیدهای سفید کلیدهای سیاه‌رنگی هم بین بعضی از کلیدهای سفید وجود دارد. بین کلیدهای سفیدرنگ می و فا و نیز بین کلیدهای سفیدرنگ سی و دو کلید سیاه‌رنگ وجود ندارد.

 هر کلید سیاه‌رنگ در پیانو در حکم نت دیز برای نت مربوط به کلید سفیدرنگ سمت چپ آن (یعنی آن کلید سیاه در سمت راست آن کلید سفید قرار دارد) و در حکم نت بمول برای نت مربوط به کلید سفیدرنگ سمت راست آن (یعنی آن کلید سیاه در سمت چپ آن کلید سفید قرار دارد) است.


 نحوه نواختن پیانو

 پیانو توسط ضربه نوک انگشتان نواخته می‌شود. برای این کار دست را بلند کرده و سپس فرود آورده و با نوک انگشت مورد نظر ضربه می‌زنیم. مکانیسم پیانو تولید صدا می‌کند. بدلیل شکل مکانیسم پیانو یک پیانسیت می تواند همزمان تا ده نت را به صدا درآورد.

 محل قرارگیری انگشتان دو دست روی کلیدهای پیانو در نواختن آن اهمیت دارد. معمولاً در آهنگ‌ها نت اول شماره دارد که انگشت شروع کننده در نواختن آن آهنگ را مشخص می‌کند. در این صورت شماره یک برای انگشت‌های شست دو دست است و به ترتیب سایر انگشت‌ها شماره‌های ۲ تا ۵ را خواهد داشت. شست دست راست روی چهارمین نت دوی پیانو قرار می‌گیرد. البته این مورد در مورد همه آهنگ‌ها عمومیت ندارد و برخی آهنگ‌سازان نت شروع کننده در آهنگشان را شماره نمی‌زنند. در این صورت پیانیست باید خودش محل قرارگیری انگشتانش روی کلیدهای پیانو را با توجه به نوع نت‌های موجود در آهنگ تشخیص دهد.

 گاهی پیانیست جای دو دست‌اش را روی کلیدهای پیانو با هم عوض می‌کند و گاهی بدون نواختن کلید پیانو با انگشتان شست دو دستش از سایر انگشتها استفاده می‌کند.

 نحوه نت‌نویسی برای پیانو

 نت نویسی پیانو در دو حامل انجام می‌شود. حامل بالا برای دست راست و حامل پایین برای دست چپ. معمولاً حامل بالایی را با کلید سل و حامل پایین را با کلید فای خط چهارم نشان می‌دهند. این دو حامل با نت دوی وسط از هم متمایز می‌گردند. یک نوازنده پیانو باید بتواند همزمان دو خط موسیقی را خوانده و با هر دو دست اجرا نماید



فرزاد*****شلیک*****فرزین
فرزاد فرزین
درباره وبلاگ

** سلام به وبلاگ خودتون خوش اومدید. ** من یکی از طرفدارای پر و پا قرص فرزاد فرزینم و این وبلاگم مخصوص ایشون درست کردم هر اطلاعاتی از ایشون داشته باشم و تو این وبلاگ براتون میزارم و امیدوارم که مورد توجه شما دوستان واقع بشه جهت ارتباط با فرزاد فرزین میتونید به وب سایت شخصی ایشون سر بزنید اینم ادرسش: www.farzadfarzin.net *** اینم ایمیلش:farzad@farzadfarzin.com ****** راستی کپی برداری از مطالب فقط با ذکر منبع مجاز است
موضوعات
آخرین مطالب
پيوندها

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا وبسایت ما رو با عنوان ***فرزاد فرزین***و آدرس farzadfarzin.LoxBlog.ir لینک کنید
 بعد مشخصات لینک خودتو تو کادر زیر بنویس. در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در وبسایت فرزاد فرزین قرار میگیره..





نويسندگان


ورود اعضا:

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 56
بازدید دیروز : 2
بازدید هفته : 58
بازدید ماه : 11661
بازدید کل : 213214
تعداد مطالب : 247
تعداد نظرات : 245
تعداد آنلاین : 1

ابزار پرش به بالا

فال روزانه
دریافت همین آهنگ